www.iiiWe.com » عنوانش با شما..!!

 صفحه شخصی امین کرمی   
 
نام و نام خانوادگی: امین کرمی
استان: همدان - شهرستان: همدان
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  مدیر پروژه های عمرانی
تاریخ عضویت:  1389/01/24
 روزنوشت ها    
 

 عنوانش با شما..!! بخش عمومی

19

شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 10:02  
 نظرات    
 
م. مستاجران 17:06 شنبه 26 فروردین 1391
3
 م. مستاجران
به دست آهن تفته کردن خمیر
به از دست بر سینه پیش امیر
مطلب کیانی زاد 17:08 شنبه 26 فروردین 1391
0
 مطلب کیانی زاد
عذاب آور و ناراحت کننده است ...
مائده علیشاهی 21:00 شنبه 26 فروردین 1391
0
 مائده علیشاهی
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مجید صابر 21:21 شنبه 26 فروردین 1391
0
 مجید صابر
خودش اوج اراده و شجاعت و ...
سید حافظ هاشمی 22:15 شنبه 26 فروردین 1391
0
 سید حافظ هاشمی
درس عبرت برای خودمان!!!!!!!!!!!!!
نیما محسون 22:36 شنبه 26 فروردین 1391
0
 نیما محسون
رنج و درد، آلامی که فعلا درمان ندارد!
امیر یاشار فیلا 02:04 یکشنبه 27 فروردین 1391
1
 امیر یاشار فیلا

عید امسال هم گذشت

با «زردی من از تو، سرخی تو از من»

غافل از آن که
سیاهی کفش‌مان از تو بود
و سپیدیِ سربند تو، از دل بزرگت ...
یحیی بهمنی 10:03 یکشنبه 27 فروردین 1391
0
 یحیی  بهمنی
فقط شعر "عجب صبری خدا دارد!..." به ذهنم متبادر شد...
یحیی بهمنی 10:11 یکشنبه 27 فروردین 1391
1
 یحیی  بهمنی
حیفم اومد شعر رو ننویسم، امید اینکه مؤثر افتد:

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم.

همان یک لحظه اول ،

که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ،

جهانرا با همه زیبایی و زشتی ،

بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم.




عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ،

نخستین نعره مستانه را خاموش آندم ،

بر لب پیمانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

که میدیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامۀ رنگین

زمین و آسمانرا

واژگون ، مستانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

نه طاعت می پذیرفتم ،

نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ،

پاره پاره در کف زاهد نمایان ،

سبحۀ، صد دانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،

هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،

آواره و ، دیوانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان ،

سراپای وجود بی وفا معشوق را ،

پروانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم .

بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،

تا که میدیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد ،

گردش این چرخ را

وارونه ، بی صبرانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم.

که میدیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنۀ این علم عالم سوز مردم کش ،

بجز اندیشه عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،

در این دنیای پر افسانه میکردم .



عجب صبری خدا دارد !

چرا من جای او باشم .

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ،تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد،!

و گر نه من بجای او چو بودم ،

یکنفس کی عادلانه سازشی ،

با جاهل و فرزانه میکردم .

عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !

شعر از :استاد رحیم معینی کرمانشاهی
م افتخاری 11:55 یکشنبه 27 فروردین 1391
0
 م افتخاری
چه باید کرد

دغدغه چندگانه

علم بهتر است یا ثروت؟
احمدرضا احمدی 07:57 دوشنبه 28 فروردین 1391
0
 احمدرضا احمدی
سلام بر همه ی عزیزان . لطفاً این سؤال را پاسخ دهید . چرا وقتی هم وطنی از ما در کنار کاری آبرومندانه مطالعه نیز می نماید برای ما درد آور است ؟ عزیزان باور بفرمایید در همه جای دنیا افرادی هستند که کارهایی اینچنین انجام می دهند . به نظر من این افتخار ماست که این عزیز هموطن در اوقات بیکاری مطالعه هو می کند . زنده باد عزیزانی که کار سخت و آبرومندانه را به جای راههای دیگر ساده تر کسب درآمد برگزیده اند .
مطلب کیانی زاد 13:04 دوشنبه 28 فروردین 1391
2
 مطلب کیانی زاد
جناب احمدرضا احمدی حرف شما صحیح اما به نظر شما کسی تو این سن که دانش آموز حساب می شه کارش باید این باشه ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
امین افتخاری 15:16 دوشنبه 28 فروردین 1391
0
 امین افتخاری
من اسمش رو میذارم وضع موجود ایران
چرا باید ایران ، کشوری که سرشار از منابع خدادای است وضع زندگی ساکنانش اینطوری باشه.......؟؟؟؟
حامد حقی 20:07 دوشنبه 28 فروردین 1391
0
 حامد حقی
..................................
یحیی بهمنی 20:47 دوشنبه 28 فروردین 1391
4
 یحیی  بهمنی
جناب مهندس احمدی عزیز، سلام.
دوستانی که بنده رو میشناسن، میدونن که بطورکلی مثبت اندیشم.
اما بنظرم سؤال شما درست نیست. به نظر نمی‌رسد، کسی از کار آبرومندانه این دختر ابراز دردمندی کرده باشد! بلکه این ندای وجدان افراد است که قدر شرایط خود را نمیدانیم و از آنها آنگونه که باید اسفاده نمیکنیم...

دنیا آزمایشی برای همه است و در این آزمون، این دختر قطعا پیروز و سربلند است. اما من و شما چطور؟

این دختر، به بهترین شکل ممکن از وقت و شرایطش استفاده کرده.
اما آیا ماهم توانسته‌ایم به وظایفمان عمل کنیم؟

به نظر میرسد، این دختر اوقات بیکاریش نیست که مطالعه میکند، بلکه اوقات بالاجبار کاریش است که مطالعه میکند!

این برای ما افتخار است که چنین هم‌وطنان سالمی داریم. اما آیا به‌نظر شما، این دختر هم به ما افتخار میکند؟

چیزی که دردآور است عدم انجام وظیفه من و امثال من است که منجر به ایجاد چنین شرایطی برای چنین افرادی میشود...

البته، بعضی افراد تمام قصور و کوتاهی را به گردن حکومت میندازند، اما بنده اعتقاد دارم، تک تک ما در قبال سوختن فرصت‌های دیگران مسؤولیم...

خداوند توفیق انجام وظیفه و عاقبت بخیری به همه ما عنایت فرماید...آمین
مائده علیشاهی 10:08 سه شنبه 29 فروردین 1391
1
 مائده علیشاهی
با جناب بهمنی کاملا موافقم........
پیروز باشید...